نوشته شده توسط : مدیر

دانلود مقاله رابطه با رهبری و نکات مورد توجه درباره آن

رابطه با رهبری و نکات مورد توجه درباره آن
فهرست مطالب پیشگفتار: ۱۰
مقدمه: ۱۲
تبیین و تعریف واژه رهبری ۱۲
انواع رهبری و رهبریت ۱۳
۱- اطاعت ۱۳
۲- ولایت ۱۴
۳- امارت ۱۵
۱- ایمان ۱۷
۲- علم و آگاهی ۱۷
سعد صدر ۱۸
ب- صبر و وقار در شادی ها ۱۹
ت- عقل افکار مخالف ۱۹
۳- لیاقت ۲۰
۴- هوشمندی ۲۱
۷- شجاع بودن رهبر ۲۲
۹- سخنرانی کردن ۲۴
رهبری ۲۵
قدرت سازمانی ۲۷
شناخت نیروی انسانی ۳۰
توانمندی های انگیزشی ۳۰
شیوه یا سبک رهبری ۳۱
مدیریت و رهبری ۳۳
عوامل موفقیت رهبری ۳۹
شیوهها ۴۷
نتایج ۵۲
روابط فیمابین ۵۴
.  مضامین و محدودیتها ۵۷
روشهای رهبری ۵۹
پند دادن ۵۹
اطمینان دادن ۵۹
ارائه صحنه‌اى از زندگى خصوصى ۶۰
ارائه صحنه‌اى از زندگى شخص ثالث ۶۰
آگاهاندن ۶۱
هشدار دادن ۶۱
خلاصه کردن ۶۲
شیوههاى گزینش رهبرى اعراب خوزستان ۶۴
- اول _ انتقال رهبرى به‌واسطهٔ قرابت خونى: ۶۴
شیوههاى رهبران ۶۶
- دادن رشوه به مأموران دولتی: ۶۷
- حفاظت ظاهرى از امنیت منطقه: ۶۸
ماهیت رهبری ۶۹
اصل۱ : روحیه ۷۵
اصل۲ :هدف ۷۵
اصل ۳:خلاقیت ۷۶
اصل ۵: برنامه ریزی برای موارد فوری ۷۶
اصل۶ :وحدت وتنوع ۷۶
اصل۷:صلاحیت تخصصی ۷۷
اصل۸ :اداره کار آمد ۷۷
انواع جملات رهبرى‌کننده ۷۸
ویژگى‌هاى رهبران ۸۰
سیستم ریزه کاریهای مهارتی برای رهبری سریع ۸۳
ریزه کاریهای مهارتی ۸۵
روش دیگر ریزه کاری : ۸۷
شناخت رهبران ۹۳
شناخت رهبران ۹۵
مدیریت و رهبری تحول ۱۰۰
● مفاهیم تغییر و نوآوری ۱۰۱
● دیدگاه صاحبنظران ۱۰۱
● سطوح ایجاد تغییر در انسانها ۱۰۳
● عوامل تسهیل کننده فرایند نوآوری ۱۰۴
رهبری در نهج البلاغه ۱۱۰
▪ مهارت ادراکی: ۱۲۱
▪ زیردستان: ۱۲۱
▪ فرادستان: ۱۲۳
● نتیجه گیری ۱۲۵
تحقیقات دانشگاه ایالتی اوهایو درباره رهبری ۱۲۶
تحقیقات دانشگاه میشیگان درباره رهبری ۱۲۹
نظریه رهبری فرهمند ۱۲۹
قدرت و رهبری ۱۳۱
منابع قدرت ۱۳۲
وارن بنیس، استاد رهبری ۱۳۷
● زندگی و دوران شغلی ۱۳۸
● تفکرات کلیدی ۱۳۸
● مطالعه رهبران ۱۳۹
● رهبری «متحولانه» ۱۴۰
● وارن بنیس در یک نگاه ۱۴۲
نسبت میان مدیریت و رهبری ۱۴۲
مدیریت و رهبری با هوش هیجانی ۱۵۱
● ابعاد هوش هیجانی در مدیریت و رهبری ۱۵۲
● هوش هیجانی و رهبری گروه ۱۵۵
● روشهای صحیح اجرای برنامه آموزش هوش هیجانی ۱۵۶
تاثیرسن بر سبکهای رهبری و رفتار مدیران ۱۵۸
● مرور ادبیات ۱۵۹
●روش تحقیق ۱۶۳
● نتایج ۱۶۴

پیشگفتار:
مدیریت اسلامی مقوله ای جدا از سایر نظریه های مدیریت نیست ولی با آنها یکسان ومشابه نیز نمی باشد زیرا مبانی فکری و فلسفی مدیریت اسلامی که بیشتر به سعادت و تکامل می اندیشند وهمچنین نحوه نگرش آنها به انسان متفاوت است . البته مدیریت اسلامی نیز به سود پول و بهره وری اهمیت می دهد ولی نه به عنوان هدف بلکه به عنوان وسیله ای جهت تکامل و سعادت .
دیدگاه نظری اسلامی برای  حکومت وتشکیل دولت ناشی از تعهدی است که خدای تبارک وتعالی از علماء‌ گرفته است و آنان را موظف نموده که بر پرخوری ستمگران و گرسنگی ستمدیدگان حکومت ننماید .
برهمین اساس حکومت اسلامی بر پایه اصول اسلامی وجهان بینی توحیدی به رهبری داهیانه‏ٌ  حضرت امام راحل (ره ) درایران بر پا گردیده است . پس دین از ارکان اساسی جامعه ما می باشد و قاعدتاً کارکرد آن در کارکرد کل جامعه بسیار موثر  میباشد واز آنجائی که هدف دین اسلام سازماندهی تمام اجزاء نظام آفرینش از جمله جامعه وانسانها وروابط اجتماعی در مسیر سعادت دنیوی واخروی می باشد ، تدوین و تئوریزه کردن ارکان مختلف دین و ارائه راهکارهای اجرایی در اداره جامعه مبتنی بر اصول اسلامی اجتناب ناپذیر می نماید .
یکی از ارکان مهم موضوع اداره کشور و اجزاء آن تحت نام مدیریت اسلامی می باشد لذا بجاست تا جایگاه مدیریت را در جهان بینی اسلامی تحت عنوان مدیریت اسلامی مورد تفحص و تحقیق قرار داده ونسبت به نهادینه و تئوریزه کردن مدیریت اسلامی بطور مستدل اقدام نمود .
مطالعات وتحقیقات فراوانی تابه امروز درباره رهبری ومدیریت انجام گرفته و نظریه های زیادی دراین زمینه از سوی صاحب نظران ونظریه پردازان ارائه شده است به طوری که طیف وسیعی را به وجود آورده است . رهبری ماهیتاً مفهومی وسیع تر از مدیریت است ، مدیریت نوع خاصی از رهبری تلقی می شود که در آن حصول وتحقق هدفهای سازمان اهمیت دارد بنابر این فرق اصلی میان این دو مفهوم در کلمه سازمان نهفته است رهبری نیز ضمن اینکه برا ی تحقق  هدفهایش مستلزم کارکردن با افراد و به وسیله افراد است لیکن این هدفها لزوماً هدفهای سازمانی  نیستند
بنابر این مدیریت تا حد  سازمان اعمال می شود ولی رهبری از فرد آغاز وبه رهبری جهان ختم می گردد . از بررسی سیر تکاملی مطالعات  و پژوهش ها در زمینه رهبری چنین بر می آید که در ابتدا چنین تصور می شد که قدرت رهبری درشخص واحدی متمرکز است و چنانچه شخصی را برای اداره دستگاه برگزینیم که صفات روانی وجسمانی مشخصی داشته باشد دراین صورت خواهد توانست نیروی افراد را در جهت هدفهای عالیه هدایت و رهبری کند
درمرحله بعد که تحقیقات اولیه برای شناسایی صفات ثابتی که در جمیع شرایط مؤثر درچگونگی رهبری باشد بی نتیجه ماند ، تعدادی از دانشمندان علوم اجتماعی در صدد بر آمدند که مساله رهبری را با توجه به شرایط موقعیت خاصی که در آن فعالیت های گروهی از افراد هدایت می شود مورد مطالعه قرار دهند
سرانجام درمرحله سوم بررسی خصوصیات افرادی که فعالیت آنان رهبری می شود اهمیت خاصی پیداکرد امروزه پژوهش ها درزمینه رهبری نشان میدهد که تدوین نظریه جامع رهبری بدون بررسی  صفات شخص رهبر خصوصیات خلقی پیرو و چگونگی اداراک و نیازمندی ها و موقعیت خاص رهبری که در آن روابط متقابل بین رهبری را می توان پدیده حاصل ا زتاٌثیر روابط متقابل افراد در موقعیت و شرایط محیطی خاص به منظور وصول به هدف یا هدفهای مشخصی تعریف کرد که مستلزم کوشش فراوان رهبر برای تحت تاٌثیر قرار دادن سلوک و رفتار پیروان خویش  می باشد . با این توضیحات مشخص می شود که پدیده رهبری ، امروزه با نگرش سیستمیک واقتضایی مورد مطالعه قرار گرفته ولی هنوز مسائل مبهم و ناشناخته دراین قلمرو زیاد است و تا شناخت و حل نهایی برای آنها راهی طولانی در بیش است که لزوم ادامه تحقیق و بررسی رادر این باره  روشن می سازد .
مقدمه:
هدایت و رهبری، یکی از ارکان مدیریت به شمار می رود. چرا که از اهم کارهایی است که یک مدیر باید انجام دهد بدین معنا که از نیروها و استعدادها در جهت صحیح که همانا تعالی و رشد و تکامل انسان هاست، استفاده نماید و در طی این طریق؛ به مقاصد مورد نظر و مطلوب برنامه ها در سازمان دست یابد.
تبیین و تعریف واژه رهبری
در تعریف رهبری نظریات متعددی ارائه شده است که در اینجا به برخی از مهمترین آنها اشاره می شود:
۱- رهبری، عبارت است از تاثیرگذاری بر افراد در انجام وظایفشان با میل و علاقه
۲- رهبری، عبارت است از: مفوذ بر زیردستان
۳- هارولد کونتز و سیرل اودانل می گوید: رهبری، تاثیرگذاری بر افراد است تا تحقق هدف مشترکی را دنبال کنند.
از این تعاریف، چنین به دست می آید که دو نکته در رهبری، مورد توجه و قابل بررسی است:
اول، رهبر یعنی کسی که هدایت را به عهده گرفته و
دوم، پیروان او که به نحوی بر اساس میل و خواسته ی خود، تجهت تحقق اهداف به حرکت درمی آیند. در اینجا به اختصار، به مقدمه ای در بیان ابزار رهبری می پردازیم که در واقع همان نفوذ در زیردستان است:
رهبری، توان تاثیرگذاری بر زیردستان را داراست و این خود یعنی قدرت بر اساس تعریفی که کتب مدیریت اسلامی بدست می دهند.
اصولا قدرت، عبارت از توانایی اعمال نفوذ بر دیگران و نفوذ عبارت است از اعمالی که مستقیم یا غیرمستقیم باعث تغییر در رفتار یا نظریات دیگران می گردد.
پس اگر قدرتی است باید دارای منابعی هم باشد که باید به آن اشاره شود. به طور کلی می توان منابع قدرت را به دو دسته تقسیم کرد:
منابعی که قدرت مقام ایجاد می کند و منابعی که قدرت شخصی بوجود می آورد.
منابع قدرت مقام، ابزارهایی هستند که مدیر در موقعیت خاص خود می تواند به وسیله ی آنها، افراد را به کار گرفته و به سوی اهداف سازمانی حرکت دهد.
منابع قدرت شخصی نیز، موضوعاتی هستند که رهبر به وسیله ی آنها در نیروها به گونه ای تاثیر می گذارد که آنان با میل و رغبت، فرمان های او را اطاعت و پیروی نمایند.
نتیجه: با توجه به مباحث مطرح شده می توان چنین نتیجه گیری کرد که چنانچه کسی از قدرت مقام برای حرکت نیروهای خود استفاده نماید مثل: پاداش دادن یا تنبیه کردن، صرفا از بعد ظاهری ایجاد حرکت نموده است ولی اگر کسی از هر دوی این قدرتها (قدرت مقام – قدرت شخص) استفاده کند. بالطبع کار او کامل تر و ارزشمندتر می باشد.
ضمن اینکه چنانچه در میان نیروها، نفوذ نماید، او یک رهبر اثربخش و موفق خواهد بود.
انواع رهبری و رهبریت
در مورد رهبری، در منابع اسلامی، واژه های متعددی آمده است که چند نمونه از آنها را متذکر می شویم؛
۱- اطاعت
از میان واژه هایی که معنای رهبری و رهبریت در آن نهفته، همین واژه «امامت» است «المنجد» می گوید: « الامام: من یوتم به ، ای یقعدی به ما یمتثل علیه المثال، الطریق الواضح الخیط یمدّ علی البناء لیینی مستقیما الائمه : الریاسه العامه»
«مخلص کلام به معنای کسی است که به او اقتدا می شود و از شایع ترین معنای امامت، مفهوم رهبری است که در مورد امام معصوم و هم در مورد افراد عادی از آن استفاده می شود».
البته در مورد امام معصوم، باید گفت که به معنای« پیشوای دینی» نیز هست و شانی است که امام به موجب آن بر مردم حکومت می کند و به اداره ی امور اجتماعی، قضایی، اقتصادی، فرهنگی، دفاعی و نظامی کشور و امت اسلام می پردازد.
در «زیارت جامعه» در خطاب به امامان معصوم(ع) می خوانیم:
السّلام علیکم… یا قاده الامم… و ساسه العباد
درود بر شما! ای رهبران ملت ها و ای سیاستمداران خلق
۲- ولایت
واژه ای دیگر که به معنای رهبری، در احادیث و روایات و منابع اسلامی آمده همانا، واژه «ولایت» است.
«راغب» در «مفردات» خود، ولایت را چنین تعریف کرده است:چ
« الولایه النصره، والولایه تولّی الامر و قبل الولایه و الولایه نحو الدلاله و الدلاله و حقیقته تولّی الامر». «پس از اصلی ترین معنای ولایت، سرپرستی و حکومت، متنوع می شود و این همان رهبری است».
از امام باقر(ع) نقل شده است که فرمود:
« بنبی الاسلام علی خمس : علی الصلاه و الزکاه و الجّ و الصّوم و الولایه و لم یناء بشی ء کما نودی بالولایه»
«اسلام بر پنچ پایه استوار شده است: بر نماز، زکات، حج، روزه و ولایت و جدّی خوانده نشده به اندازه ای که ولایت خوانده شده است.
کلمه ی «ولایت» در این روایت، به معنای شان پیشوایی سیاسی و حکومت و فرمانروایی امام معصوم است.
امام خمینی(ره) در بیانات مشروحی که به مناسبت عید سعید غدیر ایراد شده در مورد ولایت به نکات قابل توجهی، اشاره فرمودند:
«قضیه ی غدیر، قضیه ی جعل حکومت است. این است که قابل نصب است و الا مقامات معنوی قابل نصب نیست. .. ولایتی که در حدیث غدیر است به حکومت است نه به معنای مقام معنوی… در روایات هست که «بنی الاسلام علی خمس» این ولایت، ولایت کلی امامت نیست آن اماتی که «هیچ عملی مقبول نیست»به اعتقاد به امامت ، این معنایش حکومت نیست. بسیاری از ائمه مان حکومت نداشتند… اینکه برای غدیر، ارج قایل شده اند و ارج هم دارد، برای این است که با اقامه ی ولایت، یعنی با رسیدن حکومت به دست صاحب حق، همه ی این مسایل حل می شود ، همه انحرافات از بین می رود… از این جهت، اسلام بنیی علی خمس، نه معنایش این است که ولایت در عرض این است، ولایت اصلش مساله ی حکومت است و حکومت، حتی از فروع هم نیست…»
پس ولایت در این تعبیر، دقیقا منطبق بر حکومت و رهبری است و این معنا، دقیقا همان است که مورد نظر امام (ره) به عنوان طلیعه دار نظریه ی «ولایت فقیه» می باشد.
۳- امارت
در معنایی دیگر از رهبری، کلمه ی «امارت» مطرح شده است.
«المنجد» می نویسد:
«الاماره: منصب الامیر، دوله صغیره مستقله یحکمها أمیر».
در منابع اسلامی، به موارد مکرری برمی خوریم که واژه امامت به همین مفهوم مدیریت و رهبری مصطلح در مورد امام معصوم- اعم از امارت حق و امارت باطل، به کار رفته است.
در این مورد، امام علی(ع) می فرماید:
«لا بدّ النّاس من أمیر برّ او فاجر»
«ناچارند مردم، امیری داشته باشند نیکوکار یا بدکار»
البته واژه های دیگری نیز در این زمینه، وجود دارند که به همین مختصر کفایت می کنیم.
ویژگی های رهبر
نگاهی به مهمترین ویژگی های رهبری از دیدگاه اسلام و مکاتب غربی
در اینجا، قبل از هر سخنی، باید به این مطالب مهم و ظریف بپردازیم که جهان بینی ها، اعتقادات و مسلک ها هستند. که معیارهای شایستگی و ویژگی های یک رهبر را تعریف می نمایند. باطبع ممکن است بحث که در این راستا، صورت می پذیرد با معیارها و ملاک های مکتب مدرنیسم و غربی همخوانی نداشته باشد و شاید هم امکان دارد در بعضی نقاط، مشترک باشد. به هر حال آنچه در این بحث، قابل توجه است؛ همانا ارزشیابی اسلام در شایستگی های یک رهبر می باشد.
در اینجا بی نکته نخواهد بود که در ابتدا به صفات و ویژگی هایی که در دو منبع مختلف به آن اشاره رفته است بپردازیم:
۱- برتری بهره هوشی رهبر نسبت به زیردستان
۲- برتری ظرفیت پذیرش موفقیت و شکست
۳- داشتن یک نوع نیروی درونی برای انگیزه ی کار
۴- توانایی برقراری ارتباط با فرودستان و بالادستان
و اما دیدگاه دوم در این زمینه، چنین می گوید:
۱- خصوصیات ظاهری و فیزیکی، مانند قد و سیما و حرکات دست
۲- زمینه های فرهنگی، مانند: تحصیلات و تجربیات
۳- هوش
۴- شخصیت مانند: برونگرایی
۵- خصوصیات شغلی، مانند: پشتکار، تلاش، ابداع و ابتکار
۶- خصوصیات اجتماعی، مانند: داشتن مراتب اجتماعی و سیاسی
اما آنچه در منابع اسلامی به عنوان ویژگی های فردی رهبر و براساس یک دیدگاه ارزشی، آمده است عبارتند از:
۱- ایمان
در نظام اسلامی، رهبری به کسانی واگذار می شود که هم در اندیشه و هم در عمل؛ متدین به شرع مقدس بوده و اسلام را قبول داشته باشند که در عباراتی که در معارف اسلامی آمده است از آنها به صالحین، متقین، صادقین، قاسطین، مخلصین و… تعبیره شده است مانند آیة شریفه:
« … انّ الارض یرثها عبادی الصّالحون»
« همانا، بندگان شایسته و صالح من، «رهبری» زمین را وارث خواهد شد».
۲- علم و آگاهی
بینش دینی ما، برای رهبری، دومین چیزی را که ملاک می داند بحث علم و آگاهی است. اسلام این نکته را که باید کار را به کاردان واگذار نمود قبول دارد و در روایات و آیات بسیار ، به این نکته تصریح نموده است.
«فسئلو أهل الذّکر إن کنتم لا تعلمون»
در روایات معروفی، از امام حسن عسگری (ع) آمده است:
از میان فقها، کسی که خویشتنداری پیشه سازد، نگهبان برای دینش، مخالف بر هوای نفسش، تعلیم فرمان خدایش باشد، پس بر عموم است که تقلید و پیروی او را بکنند»
پس تخصص و آگاهی، از دیگر شرایط رهبر است. او باید بتواند با علم ، اندیشه و آگاهی، خویش پیروان خود را به طریق هدایت، رهبری نماید. بی شک، چنانچه در مدیری، این معنای رهبریت (جنبه ی علم و آگاهی) نقص داشته باشد چه بسا که طریق را به انحراف رود و دیگران را نیز با خود به ورطه ی نیستی کشاند، چنانکه رسول خدا (ص) فرمود:
« من عمل علی غیر علم کان ما یفسد اکثر مما یصلح»
«کسی که بدون اگاهی و دانش کاری را انجام دهد، فسادش بیشتر از صلاحش خواهد بود».
در این باره: «شیخ اجل سعدی شیرازی» مطلبی را در کتاب «گلستان» آورده است که ذکر آن، خالی از لطف نیست: «مردکی را چشم دردخاست، پیش بیطار  رفت که دوا کن، بیطار از آنچه در چشم چارپایمی کند در دیده ی او کشید و کور شد.
حکومت به داور بردند گفت: برو هیچ تاوان نیست، اگر خر نبودی پیبش بیطار نرفتی.
منظور از این سخن آن است تا بدانی که هر آنکه ناآزموده را کار بزرگ فرساید با آنکه ندامت، برد، به نزدیک خردمندان به خفت رای منسوب گردد.
ندهد هوشمند روشن رای                         به فرومایه کارهای خطیر
بوریا بافت اگرچه بافنده است                     نبرندش به کارگاه حریر
سعد صدر
«سعد در لغت به معنای «فراخی» گستردگی، توانگری، آسایش و قدرت و تاب و توان آمده است  و «صدر» به معنای سینه است.
سعدصدر، یکی از مهمترین ویژگی های رهبر می باشد. اگر کسی سعد صدر نداشته باشد بالطبع نمی تواند رهبری خوب باشد یا اساساً نمی تواند ، رهبری انسان ها را به عهده بگیرد.
حضرت موسی (ع) در زمان مبعوث شدن، اولین درخواستش از خداوند، شرح صدر است؛ آیه شریفه می فرماید:
«ربّ اشرح لی صدری»
برای اینکه بتوانیم «صعدصدر» را بهتر و کاملتر توضیح دهیم، نیاز به بررسی بیشتر می اشد. لذا بی نکته نخواهد بود که در همین راستا به موارد ذیل اشاره نماییم:
الف- حلیم بودن
از نمونه های سعد صدر در همانا، حلم و بردباری است. کسانی که دارای چنین صفتی هستند به یقین در رهبری و اداره ی انسان ها، توفیق بیشتری خواهند داشت. حضرت امیرالمومنین علی(ع) در این باره می فرمایند:
«الحلم راس الرّئاسه»
بردباری (مهمترین رکن ریاست) است.
برخورد بزرگوارانه با مسایل و ناملایمات و سختی ها، نشانه ی بردباری است البته نباید بردباری مدیر، باعث بروز تخلفات بیشتر و مکرر زیردستان شود.
ب- صبر و وقار در شادی ها
انسان ها به هر اندازه سعدصدر داشته باشند بالطبع ظرفیت خود را در هنگامه ی شادی ها و موفقیت ها و پیروزی ها نشان داده اند. کسانی هم که از سعد صدر برخوردار نباشندبا اندک موقعیّتی، سرمست و مغرور می گردند و از اقدامات اساسی و بنیادی غافل می مانند، ولی کسی که دارای صفت متانت است، خود را حفظ کرده و به موقعیتها و آینده، نگاهی عمیق دارد. بنا به فرمایش علی (ع):
«در هنگامی که نعمت ها به تو رو آورند، مغرور و خوشحال مشو»
پ- استقامت در رویارویی با مشکلات
از شاخه های دیگر سعدصدر همانا، ایستادگی در برابر مشکلات و سختی هاست؛ مسائلی که به مشکلات سیاسی، مشکلات کاری، و رویدادهای ناگهانی تقسیم می شوند.
ت- عقل افکار مخالف
یکی دیگر از علایم و نشانه های«شرح صدر» قدرت و توان عقل افکار مخالف است. در دنیای مدیریت و رهبری، باید بین مخالفانی که صرفا بنای مخالفت دارند و کسانی که تنها، افکار مخالف دارند، تفاوت قایل بود.
در مجموعه ها و سازمان ها به همان اندازه که مخالفت های بی جا، مضر و مساله سازند؛ افکار مخالف ، سودمند و باعث پیشرفت سازمان و حکومت است. توان تحمل افکار و انیدشه های مخالف، از سعدصدر انسان، حکایت می کند.
اگر رهبر یا مدیر، انتظار داشته باشد که همه ی افراد تحت امر او یا مردم، کاملا همانند او فکر کنند به فکری باطل و اندیشه ای کج، مبتلا شده است.
قرآن مجید می فرماید؛
« و لو شاء ربّک لجعل النّاس امه واحده و لا یزالون مختلفین»
و اگر پروردگارت می خواست، همه ی مردم را امت واحد، بدون هیچ گونه اختلاف قرار می داد، ولی آنها همواره مختلفند.»
از این رو، هر کس رهبری گروهی را به عهده گرفت، باید خود را برای رویارویی و تحمل اندیشه ها و افکار گوناگون، مهیا سازد.
۳- لیاقت
مدیریت و رهبری را نمی توان به هر آدمی که تنها ، با ایمان و متخصص است، واگذار کرد. زیرا در مدیریت، ایمان و تخصص، اگرچه شرط لازم هست، ولی شرط کافی نیست. بلکه مدیریت به شروط دیگری نیاز دارد که یکی از آنها، همانا «لیاقت» توانایی در اداره ی امور است.
منظور از لیاقت، آن توان و برجستگی ویژه ای است که در محدوده ی مسئولیت ها  و وظایف؛ هماهنگی لازم را ایجاد می کند و مشکلات پیش آمده را از سر راه برمی دارد، ضعفها را تقلیل و قوتها را افزایش می دهد و در یک جمله باید گفت:
ایمان و تخصص را در خارج از ذهن، با یکدیگر درآمیخته و به آن نمود عینی می بخشد.
این معنا و تعبیر را می توان از سخنان جامع و زیبای پیشوایان دین نیز، بدست آورد. پیامبر اکرم(ص) در این باره می فرمودند:
«صلاحیت رهبریت و امامت امت اسلامی را ندارد مگر کسی که دارای سه خصلت باشد:
۱- قدرت پرهیزکاری و تقوایی که او را از معصیت خداوند بازدارد.
۲- توان و شرح صدری که موج های شیطانی برخاسته از هوای نفس را کنترل نماید.
۳- توانایی چنان نیکو رهبریی که نسبت به همکارانش (زیردستان) چون فرزند، همه را زیر چتر محبت و ارشان دهد».
آیین اسلام، همان گونه که بر معیار ایمان اصرار دارد بر معیار کفایت نیز پافشاری می کند و مسند رهبری را به کسی می سپارد که قدرت استفداه از ایمان و تخصص را در مقام اجرا داشته باشد و ملاک هایی چون ریش سفید، حسب و نسب معروفند سن و ثروت بیشتر را که در نظام های جاهلی و طاغوتی شایع است معیار و ملاک نمی داند.
۴- هوشمندی
«هوشمندی» یکی از موثرترین صفات در رهبری است که همه ی اهل نظر نیز، آن را پذیرفته اند.
هوش، در لغت به معنای عقل و دانیی، شعور و زیرکی آمده است. حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) در این مورد می فرمایند:
«از دلایل بقای دولت، بیداری در حفظ و حراست امور می باشد»
به هر حال کسی که وشیار و هوشمند باشد، در رهبری خود موفق است.
۵- کوشش و سعی
یکی دیگر از ویژگی های رهبری که موجب موفقیت رهبران می شود، همانا سعی و کوشش است. کسانی که در کارها، جدی هستند و تلاش می کنند، بالطبع اعتماد و علاقه ی نیروها را هم به خود جذب می کنند. امیرالمؤمنین (ع) در این زمینه می فرماید:
«کسی که کوشش نکرد، به مجد و عظمت نرسید»
حاصل تلاش ، در زندگی هر انسانی، بدون شک، خود را آشکار می سازد و شایسته است رهبر از سایرین، تلاش بیشتری داشته باشد و همان طور که در سیره ی پیام اکرم (ص) و ائمه معصومین (ع) و جانشینان ایشان و نیز در سیره ی امام راحل (قدس سره) و رهبری معظم انقلاب، این جدّ به وضوح می توان کاملا مشاهده کرد.
۶- توانایی های علمی و تخصصی
افرادی که دانش و اطلاعات و تجربیات بیشتری برخوردارند بالطبع بهتر می توانند بین نیروها، مورد پذیرش قرار گیرند و قدرت و اعتبار شخصی بدست آورند.
به طور کلی انسان ها در برابر افرادی که از نظر علم و دانش و مهارت و آگاهی در سطحی بالاتر از خودشان هستند، حرف شنویی و اطلاعات بیشتری دارند، برعکس، چنانچه فردی را در رده ی پایین تر از خود ببینند، از او اطاعت و فرمانبرداری نمی کنند.
در این باب، قرآن کریم می فرماید:
«انّ الله اصطفیه علیکم و زاده بسطه فی العلم و الجسم و الله یوتی ملکه من یساء واله واسع علیم»
خداوند، (طالوت) را بر شما برگزیده  علم و جهم (قدرت) او را وسعت بخشید. خداوند، ملکش را به هر کس بخواهد، می بخشد و احسان خداوند ، وسیع و آگاه (از لیاقت افراد برای منصب ها) است».
۷- شجاع بودن رهبر
از دیگر صفاتی که در موفقیت رهبر موثر است و به عنوان قدرت شخص وی می تواند مطرح شود، شجاع بودن است.
کسانیکه دارای این صفت ارزشمند باشند و در برابر دشمنان ، شجاعت نشان داده، ترس و اضطراب به خود راه ندهند بالطبع می توانند تحسین دیگران را برانگیزانند و همه را به بزرگواری خود معترف نمایند.
همین امر، زمینه ساز عزت و سربلندی می گردد و قلب ها را با آنان همراه خواهد کرد.
امیرالمومنین علی(ع) در این زمینه می فرماید:
«الشجاعه عز حاضر»
«شجاعت ، زینت است.
۸- حسن شهرت
یکی دیگر از عواملی که موجب « قدرت شخصی» مدیران می شود، سوابق روشن و افتخارآمیز رهبران است کسانیکه از این ویژگی برخوردارند، بالطلع خواهند توانست تمایل افراد را به همکاری جلب نمایند و اطاعت زیردستان را کسب کنند.
حضرت امیرالمومنین علی(ع) می فرمایند:
«حسن الشهره حسن القدره»
خوبی شهرت ، نگهدارنده ی قدرت است.
البته نکته مهم این است که فرد، بر اساس عملکرد انسانی – الهی خود و در جهات رشد و تعالی گام برداشته باشد و بالطبع در موقعیتی قرار گیرد که مورد استقبال عمومی و دارای حسن شهرت شود.
در حالی که اگر کسی، بدنبال شهرت برود، یعنی شهرت طلب باشد، این صفت، صفت رذیله ای است که در تعالیم دینی ما بسیار مذمت شده، به طور کلی باید دانست که شهرت کاذب و تکبرانه، زمینه ی انحراف انسان و تضعیف معنویت را فراهم می سازد.
در روایتی از پیامبر اسلام (ص) چنین نقل شده است که فرمود:
« کفی بالمرء من الاثم ان یسار الیه بالاصابع قالوا:
یا رسول الله و ان کان خیرا؟ قال و ان کان  خیرا فهو شرّ له الا من رحمه الله و ان کان شرّا فهو شرّ له».
کافی است برای انسان در دور شدن از نیکی ها و خیرات، اینکه با انگشت به او اشاره کنند پرسیدند: یا رسول الله اگرچه خوب باشد؟!
آن حضرت فرمود: اگرچه خوب باشد، این (اشاره به انگشتان) برای او شرّ است مگر کسی که خداوند به او رحم کند. اما اگر انسان شرّی باشد که برای او شرّ است.
اگر شهرت تا این حد برای انسان مضرّ است و موجب انحراف می گردد پس شهرت طلبی واقعا انحراف تلقی می شود.
۹- سخنرانی کردن
در انتها این بخش، بی نکته نیست که به این مساله نیز بپردازیم که یکی دیگر از ویژگی های شخصی رهبر، توانایی سخنرانی کردن و قدرت بیان خوب و صحیح است.
کسانیکه بتوانند به خوبی سخن گویند، قادرند به راحتی هم در تبیین برنامه ها و مشکلات و راه حل های موفق گردند و نیروها را به کار دلگرم کنند و کدورت ها را مرتفع گردانند و جوّ دوستی و محبت را بین نیروها بوجود آورند و انگیزه ی لازم را جهت تحرک در افراد ایجاد نمایند.
امیرالمؤمنین علی(ع) در این باره می فرمایند:
«رب کلام انفذ من سهام»
« چه بسیارند سخنانی که از تیر موثرترند»
سخنرانی، باید دارای دو ویژگی باشد:
اول، در آن پیام به خوبی تفهیم و منتقل شود تا مقصود به مخاطب برسد.
دوم، کلام زیبا باشد تا شنونده از آن بیزار نگردد.
در نتیجه، سخنی می تواند موثر واقع شود و رهبریت و هدایت رهبر را در میان افراد جامعه متبلور سازد که دارای این ویژگی مهم باشد.
رهبری
منظور از رهبری به طور عام، تأثیر گذاری بر افراد و انگیزش آنان به طوری است که از روی میل، علاقه و با اشتیاق برای دستیابی به هدف های گروهی تلاش کنند. ویژگی ها مخصوص نهاد های اجتماعی چنین اقتضا می کند که بتوان در آنها هم به طور مستقیم و هم به شکل غیر مستقیم رهبری نمود. در همین راستا می توان دو اصطلاح دیگر: رهبران رسمی و غیر رسمی را تعریف کرد. رهبران رسمی آن دسته از کسانی هستند که در مقام مدیریت در بالاترین رده سازمانی قرار گرفته و به طور رسمی موظف به انجام رساندن وظایف یک رهبر می باشند. حال آنکه، رهبران غیر رسمی به ایفای نقش و انجام وظایف رهبری می پردازند بدون آنکه به دلیل قرارگیری شان در یک مقام مدیریتی خاص، ملزم به انجام چنین کاری باشند. با این حال، نباید از نظر دور داشت که ایفای نقش رهبری یکی از وظایف هر مدیری در بخش های مختلف یک سازمان است، هر چند که ممکن است نقش مذکور به طور رسمی و برای شخص ویژه ای برگزیده شده باشد. با این تعبیر، هر سرپرست و مدیری و یا حتی فردی از اعضای یک گروه، می تواند به انگیزش و تحریک همکاران و یا افراد در اختیارش بپردازد و در چنین صورتی می توان او را رهبر آن بخش سازمانی یا گروه، دانست.

برای دانلود فایل اینجا کلیک کنید

 





:: برچسب‌ها: دانلود مقاله رابطه با رهبری و نکات مورد توجه درباره آن ,
:: بازدید از این مطلب : 59
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 2 دی 1392 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: